گفتم غم تو دارم..گفتا غمت سر آید… پـَـــ نــه پـَـــ می خوای یه عمری غم تو رو داشته باشم…
رفتم رستوران به پیش خدمتش میگم میشه منو بدین ..میگه میخوای غذا سفارش بدی؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخواستم ببینم منویه غذاتون چی کم داره بگم مامانم بپزه براتون بیارم
رفتم در خونه رفيقم ... از پشت آيفون ميگه ... تنهايي؟ پَ نه پَ ، خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسليم كني ... پـَـــ نــه پـَـــ
رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟ مي گه مي خواي غذا درست کني؟ پَ نه پَ ، مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره!!
با دوستم رفتيم بام تهران ... يه يارو تو بانجي جامپينگ داشت بالا پايين ميرفت ... دوستم ميگه اگه اين کش پاره بشه مي خوره زمين داغون مي شه؟ پَ نه پَ، مي خوره زمين هوا ميره نمي دوني تا کجا ميره ... پـَـــ نــه پـَـــ
به بابام ميگم تلويزيونو بزن کانال دو ... ميگه روشنش کنم ؟ پَ نه پَ، تو بزن دو ... من هُل ميدم روشن شه ....
دارم به خواهر زادم ديکته ميگم ... رسيده آخر خط ميگه دايي برم سر خط ؟! پَ نه پَ بقيشو رو فرش بنويس
دوستم ميگه امروز چندمه ؟ ميگم يکم ميگه يکم مرداد ؟ پَ نه پَ، امروز يکم فروردينه ... عيدت مبارک عمو جون يه بوس بده....